شکر...
پ.ن:
شکر...
خدایا...
من همان بنده ی خطاکار همیشگی تو هستم که پس از فهمیدن اشتباهاتش به سوی تو امده به امید پناهت...
همان روسیاه معروف درگاهت که رفتن را بلد نیست...
همان که به امید خطا پوشی هر دفعه ات ، از زمین بلند میشود...
همان که فقط بازگشتن را اموخته است...
مهربانم تو میدانی هر چه کردم به این خاطر بوده که گمان میکردم مورد پسند تو بوده است...
خدایا تو از قلبم اگاهی...
تو از درونم باخبری...
خدایا سعی کردم به انچه میدانم عمل کنم...
خدایا تو خودت گفتی که الذین جاهدو فینا لنهدیهم سبلنا...
امروز گمان میکنم راهم همان راه حسین ع است...
همان راه رسول الله...
خدایا با تمام وجود قدر دان این نعمت فهمی هستم که به من ارزانی داشتی...
بارالها...
پناه میبرم به تو، ان زمان که در مسیر باطل باشم و گمانم این باشد که حق میگویم...
تو دستم را بگیر و هر روز و هر ساعت و هر لحظه اهدناالصراط المسقیم...